آخرین مطالب
امکانات وب
سلام خیس بی حوصله ای این روز ها
انقدر عجله داشتین زود بخونید که زود جواب منو بدین که زود توپ بیفته تو زمینه من که من بی انصافم ، به خیلی چیزها توجه نکردین ....
اول که من تو تمام این مدت تا قبل از پیام شما احساس می کردم به وب سر زدینو پست منو خوندین و بنا به دلایلی که خودتون می دونید چیزی نگفتین یا می خواین بزارین وقتی همو دیدیم چیزی بگین اما با این حال خودم پیشنهاد کلپچو دادم درسته؟
این یعنی انصاف خرج ندادن ؟ این یعنی این که من قاضی خوبی نیستم؟ یعنی دنبال خراب کردن بودم؟ یعنی قهر بودم یا ناراحت یا عصبانی؟
دوم این که اگه خاطرتون باشه دیروز تو ماشین گفتم ما باید با هم حرف بزنیم .... یکم حساب کتاب کردم دیدم شاید به این زودی پا نده از طرفی دیگه خیلی داره طولانی میشه همین که اینجا نمی نوشتم واسه من احساس بدی بود. تازه من که این همه آدم عجولیم این همه روز صبر کردمو هیچی نگفتم به این امید که شاید خودتون پیش قدم بشین نهایتا وقتی دیدم از طرف شما حرکتی انجام نمیشه این پست رو گذاشتم برای این که مقدمه ای بشه برای حرف زدن برای این که بیش از این حرف رو دلمون نمونه بیش از این با خودمون یا با خودم توهماتمو نکشونم واسه همین آخرش گفتم یه خرد جمعی کنیم ....
پس اینا یعنی کم انصافی ؟؟؟؟؟؟ نه واقعا می خوام بدونم معنی انصاف چیه که من اونو نداشتمو کم انصافی کردم؟
خیسی من دروغ گفتم که شما بیشتر از هر وقتی درگیره کار شدین؟
دروغ گفتم کمتر همو میبینیم ؟
دروغ گفتم حتی حرف زدنامونم هول هولکیه ؟
قراره اول سالتون یادتونه ؟ امروز با هم حرف زدیم؟ چند روز تو این 5 ماه مشمول این قرار نشد یادتونه؟
چرا خیسی شما فکر می کنین تو یه رابطه ای هرچند یه عالمه عاشقونه دو طرف همیشه باید راضی باشن و هیچوقت هیچ بحثی بینشون نباشه؟ اصلا به نظر شما این رابطه اونوقت سالمه؟ وقتی من خودم واقفم به این موضوع که مدت هاست شما پیشنهاداتی میدینو من پایه نیستم و از این بابت ناراحتمو اونو مطرح می کنم ، یعنی دارم خودمو بی گناه جلوه می دمو شما رو گناهکار؟
وقتی میگم از شما احساس دوری می کنم یعنی ناراحتم که مطرح می کنم یعنی می خوام که شما بگین اینطور نیست یعنی می خوام که شما بگین چیزی عوض نشده تو توهم زدی اما شما چرا دست پیش میگیرین که پس نیفتین؟؟؟
من برای خودم متاسفم برای خودم که باعث شدم شما نسبت به من همچنی نظری داشته باشین که یه پست رو بخونید و واسه این که بگین خودتون بی تقصیرینو من گناهکار سریع واکنش نشون بدین بدون این که برای لحظاتی توی صحبتهای من تعمق کنید.
بزارید یک اعترافی بکنم
یه زمانی من بخاطره رابطه ای که با شما داشتم بخاطره اینکه شما مال من نبودین و اتفاقا صد درصد مال کسای دیگه ای بودین برای این که شما رو مقصر می دونستم که منو وارده رابطه ای کردین که تهش هیچی برای من نداره ، همیشه دوست داشتم تو هر بحثی که میشه بگم من محق ترم من صدمه دیده ترم و دلم می خواست چیزی بگم که زخم زبون باشه .
اما الان مدتیه واقعا همچین قصدی ندارم الان مدتیه همه چیو پذیرفتم این که واقعا تهش هیچی نیست اما دلمم نمی خواد بخاطره خالی بودن تهش شما رو برنجونم یا ناراحت کنم. می تونم قسم بخورم اگه الان اونوقتا بود بدون شک من با گذاشتن اون پست نه تنها منتظر بودم خشممو خالی کنم بلکه حتی توی اون لحظه برام مهم نبود که ناراحت شین یا حتی اینکه بخوام پستی دیگه برای شفاف شدن ماجرا بزارم.
من فکر می کردم همینطور که خودم متوجه این تغییر در خودم هستم شما هم هستین اما انگار اشتباه می کردم . که البته بازم این تقصیره منه.
در هر صورت من اگه دنبال خراب کردن یا ناراحت کردن یا مسائلی از این دست بودم هیچوقت تو پیامم نمی گفتم جای نگرانی نیست اما ظاهرا اینم نادیده گرفته شد.
شاید بهتر بود به سکوتم همینطور ادامه میدادم و تو خلوتم متوجه دور شدن شما می شدمو دنبال هیچ تلنگری نبودمو می زاشتم همین راهو ادامه بدین و ادامه بدیم . شایدم اشتباه کردم که با گذاشتن اون پست می خواستم شما رو متوجه خودم کنمو بگم اهای منم هستم.
بالاخره انسان جایز الخطاس.
بازم اگه ناراحتتون کردم عذر می خوام و امیدوارم تا حدودی ناراحتیتونو بر طرف کرده باشم و به دیده منت ببخشید.
شب خوش
ناگفته ها...